اعتبار: یانیک پولور

سام اپل (samapple.com) نویسنده کتاب جدید Ravenous: Otto Warburg ، نازی ها و جستجوی ارتباط سرطان و رژیم غذایی است . این داستان یک دانشمند درخشان در آلمان نازی است و اینکه چگونه کشف مجدد تحقیقات متابولیسم از دست رفته او ، اساساً فکر ما درباره سرطان را تغییر می دهد. این کتاب از قطعه ای که سام برای مجله نیویورک تایمز در سال 2016 نوشت ، به وجود آمد. گزیده ای منحصر به فرد و منتشر نشده از آن مقاله ، در همین وبلاگ ظاهر شد.

آثار وی در مجله نیویورک تایمز ، نیویورکر ، آتلانتیک ، وایر ، لس آنجلس تایمز ، مجله Financial Times ، ESPN مجله ، بررسی MIT فناوری ، و McSweeney's ، در میان بسیاری از نشریات دیگر. سام در دانشگاه جان هاپکینز به نگارش علمی و نوشتن خلاق می پردازد.

آنچه در زیر می آید یک پست کوتاه مهمان از سام در مورد چگونگی توجه بهتر می تواند برای نوشتن بهتر باشد ، از جمله تمرین نوشتن (برای پی بردن مستقیم به تمرینات روی آن لینک کلیک کنید) تا به شما کمک کند تا توجه خود را توسعه دهید قدرت ها.

وارد سام شوید …

وقتی به مردم می گویم كه كلاسی در "جان هاپكینز" در مورد "توجه كردن" تدریس می كنم ، آنها اغلب متعجب می شوند و كمی گیج می شوند. توجه به نظر نمی رسد چیزی که باید آموزش داده شود – چه رسد به اینکه در یک برنامه نوشتن در مقطع تحصیلات تکمیلی باشد. امیدوارم که وقتی توضیح می دهم که این دوره "توجه به عنوان نویسنده" نامیده می شود و توجه به روش نویسنده با توجه به عادی که همه ما هر روز انجام می دهیم متفاوت است ، کمی بیشتر حس می شود.

بنابراین "توجه به عنوان نویسنده" به چه معناست؟ من دوست دارم آن را به عنوان "ترکیبی از مشاهده نزدیک و بینش" تعریف کنم.

مشاهده نزدیک

درک دقیق به اندازه کافی آسان است. بیایید مثالی بزنیم: وقتی این جمله را می نویسم ، ممکن است به پایین نگاه کنم و متوجه بشوم دستهایم روی صفحه کلیدم حرکت می کنند. این "ملاحظه" به معنای عادی کلمه است – آنچه شما ممکن است به عنوان "ردیابی مرتبه اول" تصور کنید. برای دیدن دست تایپ کردن من در راه نویسنده ، باید خیلی دقیق تر باشم. من ممکن است متوجه بالا و پایین آمدن ریتمیک بند انگشتانم یا اینکه چگونه تاندون های پشت دست من برآمده و با هر ضربه کلید دچار لرزش می شوند ، توجه کنم. من ممکن است متوجه شوم که چگونه برخی از کلیدها تقریباً ساکت هستند در حالی که دیگران با نوک انگشتان من با صدای واضح – و به نوعی رضایت بخش – پاسخ می دهند .

یا ممکن است صد چیز دیگر را نیز متوجه شوم. در مورد تایپ دست یا هر چیز دیگری یک نکته صحیح قابل توجه نیست. از نظر نویسنده ، هدف این است که به نوعی توجه کند که باعث شود مورد توجه ناگهان احساس جدیدی کند ، ناگهان جالب تر از هر حقی باشد. بی شباهت به این نیست که یک عکاس خوب می تواند تقریباً از هر چیزی با یافتن لنز و نور و زاویه مناسب عکس خوبی بگیرد. من گاهی اوقات این روند را "به دنبال چیزهای خارق العاده در موارد عادی" توصیف می کنم.

بیایید از یکی از بزرگترین اعلان کنندگان تاریخ ، دیوید فاستر والاس ، مثال بزنیم. فاستر والاس در سخنرانی آغازین معروف خود ، "این آب است" – که در مورد قدرت توجه است – تجربه رفتن به یک فروشگاه مواد غذایی در یک روز پر استرس را بازگو می کند. ممکن است یک اعلان کننده خبره کم مهارت بنویسد: "شما به فروشگاه می روید و شلوغ است. صندوقدار عصبانی به نظر می رسد و چرخهای خرید شکسته اند. " اکنون ببینید که چگونه همان لحظه در نثر فاستر از طریق توجه بهتر زنده می شود:

اما به هر حال ، سرانجام به جلوی خط صندوق می رسید ، و هزینه غذای خود را پرداخت می کنید ، و به شما می گویند "روز خوبی داشته باشید در صدایی که صدای مطلق مرگ است. سپس باید کیسه های پلاستیکی وحشتناک ، شل و ول و مواد غذایی خود را با یک چرخ دیوانه که دیوانه وار به سمت چپ می کشد در گاری خود حمل کنید.

نه "صندوقدار خسته بود" بلکه صندوقدار می گوید: یک روز خوب "در یک" صدای مرگ ". نه "سبد خرید شکسته شد" بلکه "گاری با یک چرخ دیوانه که دیوانه وار به سمت چپ می کشد." پیش از این ، من نوشتن را با عکاسی مقایسه کردم. همانطور که فاستر والاس در این سطور نشان می دهد ، یکی از مهارتهای اصلی این است که بدانید چگونه بزرگنمایی کنید.

بیایید مثال دیگری از نویسنده فوق العاده Clare Sestanovich بگیریم. راوی سستانوویچ در این بخش از داستان کوتاه خود "امید قدیمی" ، در مورد زندگی در خانه ای ویران با گروهی بیست نفره می نویسد. او ممکن است نوشته باشد "خانه بو می دهد". در عوض ، او متوجه راه نویسندگی شد و این را نوشت:

خانه بوی عرق و لاستیک دوچرخه و چیزی در پشت فر داشت که بارها و بارها سوزانده می شد.

اگر یک روش صحیح برای مشاهده وجود ندارد ، راههایی برای اشتباه وجود دارد. نویسندگان مبتدی اغلب کمیت را با کیفیت اشتباه می گیرند. اگر به یکباره بیش از حد توجه کنید ، خوانندگان خود را خسته می کنید. و اگر سعی کنید مشاهدات بیش از حد را در یک جمله قرار دهید ، خطر غیر قابل درک شدن خواهید داشت.

این جمله را بگیرید: با تماشای تایپ دستان خود ، متوجه می شوم که بندهای چروکیده ام به سرعت در حال افزایش و افتادن بر روی صفحه کلید مستطیلی با هر ضربه نرم از کلیدهای پلاستیکی مشکی است که جای خود را به فشار نرم نوک انگشتان من می دهد.

جزئیات ملموس خوبی وجود دارد ، اما جمله با توصیف بسیار متراکم است. خواننده احساس ضعف می کند – و احتمالاً خواندن را متوقف می کند.

بصیرت

نوشتن عالی معمولاً بیش از توصیف یا روایت ساده وقایع است. نوشتن نیز جستجوی معنی است. گاهی اوقات یک مشاهده یا تصویر به خودی خود صحبت می کند. اما اغلب نویسندگان باید بتوانند درمورد آنچه که متوجه شده اند چیزی بگویند. بیایید به مثال تایپ برگردیم. بگویید من می خواهم در مورد تایپ بنویسم ، و من حرکات عصبانی انگشتانم را روی صفحه کلیدم مشاهده کرده ام. این شروع خوبی است ، اما هنوز هم متوجه درجه یک است. "توجه به عنوان نویسنده" به معنای بردن مشاهدات خود به مکان های جدید است.

بنابراین من همچنان نگاه می کنم و اجازه می دهم افکارم سرگردان شوند. اکنون ، من متوجه می شوم انگشتانم انگار ذهن خودشان را دارند حرکت می کنند ، که آنها حتی قبل از اینکه من آگاهانه از اینکه در جستجوی آنها هستم ، به نوعی کلیدهای مناسب را پیدا می کنند. وقتی در این مورد تعمق می کنم ، تقریباً انگار انگشتان من خودمختار به نظر می رسند ، انگار منفعلانه دارم نوع انگشتانم را تماشا می کنم. دوباره به دستهایم نگاه می کنم. آنها اکنون متفاوت به نظر می رسند ، به نوعی بیگانه هستند. به جای دست حلقه شده ای که به انگشتان عصبانی متصل است ، دو خرچنگ کوچک را می بینم که از یک ساحل سرک می کشند. دوباره نگاه می کنم تاندون های پشت دست من ناگهان شبیه رشته های ماریوت هستند. انگشتانم ، عروسک های رقص

شاید یک تصویر یا استعاره کافی باشد. این به آنچه می نویسید و مخاطبان شما بستگی دارد. اما اکنون که درباره استقلال انگشتان تایپ کردن خود تعجب کرده ام ، امکان تعجب بیشتر را ایجاد کرده ام. اکنون ممکن است به تعداد موضوعات مربوطه تأمل کنم. من ممکن است در مورد اراده آزاد و یا از کجا خلاقیت ناشی شود. من ممکن است در مورد شرایط عصبی که در آن مردم احساس جدا شدن از اندام خود را دارند ، فکر کنم. آنچه که به عنوان یک مشاهده ساده در مورد حرکت دادن دستان روی صفحه کلید آغاز شد ، اکنون مراقبه ای در مورد معنای احساس یک فرد منسجم است.

بیایید به نمونه ای از رها كردن جهان پشت ، رمانی بزرگ از رومان علام ، نگاه كنیم. در یک قسمت نزدیک به ابتدای کتاب ، یک زن و شوهر ، کلی و آماندا ، با فرزندانشان در بزرگراه رانندگی می کنند:

گلی انگشتان خود را بر روی فرمان چرمی طبل زد و یک نگاه کناری از همسرش به دست آورد. او به آینه نگاه کرد تا تأیید کند فرزندانش هنوز در آنجا هستند ، این عادت از همان نوزادی ایجاد شده است. ریتم نفس آنها ثابت بود. تلفنها روی آنها مانند فلوتهای پیازی روی کبرا کار می کردند. در مرحله بعدی ، او از تصویر به بینش فشار بیشتری می دهد:

هیچ کدام واقعاً چشم انداز بزرگراه را ندیدند. مغز چشمی را تحریک می کند.

همانطور که با مشاهده دقیق ، تعجب بیش از حد می تواند قطعه ای را متوقف کند یا آن را به جهات زیادی برساند. هر بینشی به یک نوشته اختصاص ندارد و بیشتر آنچه از آن تعجب می کنید هرگز در مقاله یا داستان یا مقاله شما ظاهر نخواهد شد. اما شگفتی که هرگز آن را به صفحه پایان نمی رساند هنوز یک بخش مهم از روند کار است. برای رسیدن به چیزهای خوب خوب ، باید به خودتان اجازه دهید بدون محدودیت تعجب کنید. بد نوشتن بزرگترین منبع خوب نوشتن است. یا همانطور که گاهی به دانشجویانم می گویم ، ژرف کشی کار سختی است.

تمام آنچه تاکنون گفتم در مورد نوشتن صدق می کند. اما من در مورد علم می نویسم ، و من فکر کردم که علم بزرگ نیز به ترکیب مشاهده نزدیک و شگفت آور می رسد. و همانطور که نوشتن خوب از بد نوشتن ناشی می شود ، بهترین دانشمندانی که من می شناسم غالباً به من می گویند که پیشرفت آنها ناشی از تعجب در مورد یافته های آزمایشی بوده است که در ابتدا برای تحقیقات آنها کاملاً بی معنی و بی ربط به نظر می رسید.

چگونه می توانید یک هشدار دهنده و نویسنده بهتر شوید [ونویسنده

من تصمیم گرفتم "توجه به عنوان یک نویسنده" را آموزش دهم زیرا به اعتقاد من حسن توجه ، عنصر اساسی در نوشتن خوب است. من همچنین عاشق این هستم که توجه کردن مهارتی است که هر دانش آموز می تواند در آن بهتر شود. بی شباهت به گذراندن دروس پیانو نیست. همه کسانی که برای اولین بار پشت پیانو می نشینند از توانایی طبیعی بالایی برخوردار نیستند ، اما تقریباً همه می توانند با تمرین کافی پیشرفت کنند.

برای کلاس من ، من از دانشجویان می خواهم که "مجله توجه" را در طول ترم نگه دارند. گاهی اوقات از آنها می خواهم که مانند اشیا تایپ شده در بالا متوجه اشیا یا اعمال شوند. در مواقع دیگر ، ما از همان قدرت مشاهده و تخیل برای زندگی و احساسات خود استفاده می کنیم. وقتی به سراغ توجه دیگران می رویم ، می تواند منجر به نوشتاری کاملاً همدلانه شود. اگر زمان کافی را برای مشاهده و تعجب در مورد آنها صرف کرده باشید ، واقعاً متنفر است. جورج ساندرز ، نویسنده مشهور داستان ، این مفهوم را به طور كامل در این مقاله با عنوان "آنچه نویسندگان هنگام نوشتن واقعاً انجام می دهند" بیان می كند.

من همچنین از دانشجویان خواسته ام كه ​​برای ایجاد انگیزه بهتر ، چندین تمرین نوشتن را كه ایجاد كرده ام ، انجام دهند. در زیر چند مورد وجود دارد که ممکن است سعی در بهبود نوشتن خود داشته باشید.

تمرینات

1. تمرین کلمات آلمانی
اغلب گفته می شود که آلمانی ها برای همه حرف دارند. مشهورترین مثال Schadenfreude است – لذت یک نفر از بدبختی دیگری ناشی می شود. اما موارد بیشماری وجود دارد: Politikverdrossenheit دلسردی از سیاست – کلمه ای است که انگلیسی واقعاً می تواند از آن استفاده کند. سپس Kummerspeck وجود دارد – چربی اضافی حاصل از پرخوری احساسی. این به معنای واقعی کلمه به "بیکن غم و اندوه" ترجمه می شود.

اما ، البته ، تجربه ها و احساسات ظریف بی شماری وجود دارد که هنوز به هیچ زبانی نامگذاری نشده اند. این تمرین از شما می خواهد یک تجربه یا حالت عاطفی را که هنوز نامگذاری نشده است شناسایی کنید و یک متن کوتاه در مورد آن بنویسید. (کلمه را نیز بسازید!)

2. تمرین "جستجوی چیزهای خارق العاده در حالت عادی"
یک شی everyday روزمره را در خانه خود پیدا کنید و آن را با جزئیات عالی توصیف کنید در حالی که در مورد معنای آن شی برای شما یا فکر کردن فکر می کنید.

3. تمرین Alien
تصور کنید که شما یک بیگانه هستید که برای اولین بار به سیاره زمین می روید. شما باید گزارشی درباره "انسانها" بنویسید. ایده این است که به شما کمک کند به زندگی روزمره از طریق چشمانی تازه نگاه کنید. اگر به درستی انجام شود ، تقریباً هر کاری که انجام می دهیم به نظر تازه عجیب می رسد.

4. The Notising Chain
شاید مهمترین این ، این تمرین شامل توجه به چیزی باشد – ممکن است هر چیزی باشد – و نوشتن آن در چند جمله. هدف آن است که پس از آن انجام یک توجه دوم است که بر اساس اولین – و حداقل برای ده مرحله ادامه ، فشار دادن تفکر بیشتر و بیشتر. دانش آموزان اغلب از جایی که در مرحله پنجم افکارشان به پایان می رسد شگفت زده می شوند.

5. خواندن مانند یک نویسنده
اگر می خواهید توجه خود را بهبود ببخشید – یا هر جنبه دیگری از نوشتار خود را – باید زیاد بخوانید و به چگونگی انجام این کار توسط نویسندگان حرفه ای بسیار توجه کنید. و اگر به مکانی برای شروع نیاز دارید ، می توانید کتاب جدیدی به نام Ravenous خریداری کنید.

###

پیش گفتار تیم: اگر تصمیم دارید یکی از تمرینات را انجام دهید ، لطفاً یک نمونه را در نظرات زیر ارسال کنید. برای الهام بخشیدن ، می توانید نمونه هایی از دانشجویان سام را در صفحه زیر بیابید.

نمایش تیم فریس یکی از محبوب ترین پادکست های جهان با بیش از 600 میلیون بارگیری است . این سه بار برای "بهترین پادکست های اپل" انتخاب شده است ، اغلب پادکست شماره 1 مصاحبه در سراسر پادکست های اپل است و در موارد مختلف در رتبه 1 از 400000+ پادکست قرار گرفته است. برای گوش دادن به هر قسمت از قسمتهای رایگان ، این صفحه را ببینید.

.