Diaspora * همیشه پروژه ای بوده است که به همه کاربر خود اهمیت می دهد ، نه به افرادی که بر روی آن کار می کنند. بحث ها و تصمیمات پروژه ما در داخل مسائل GitHub اتفاق نمی افتد بلکه در عوض بر اساس گفتمان ما انجام می شود. ما نه تنها از همه در آنجا استقبال می کنیم ، بلکه از کاربران غیر فنی دیاسپورا نیز به طور فعال دعوت می کنیم تا به بحث های ما بپیوندند ، زیرا ما همیشه از عقاید خارج از حباب خود بینش ارزشمندی می گیریم.

اغلب اوقات ، ما تصمیمات خود را بر اساس سوال "چه عملی آسان است؟" بلکه بیشتر در مورد "چه چیزی برای کاربران ما بیشتر منطقی است؟" این ، گاهی اوقات ، ما را در جایی قرار می دهد که نمی توانیم چیزهایی را که می خواهیم داشته باشیم زیرا آنها برای افراد غیر فنی معنایی ندارد و گاهی اوقات ، ما باید کارهای اضافی را انجام دهیم تا یک ایده را قبل از اینکه بتوانیم آن را صیقل دهیم حمل شود.

من فکر می کنم این نتیجه داد. حتی اگر گزینه های زیادی برای انتخاب وجود داشته باشد ، وقتی صحبت از شبکه های اجتماعی فدراتیو می شود ، دیاسپورا * حتی پس از گذشت این سالها هنوز بسیار محکم است. به دلیل نحوه برخورد ما با مشکلات ، ما ترکیبی نسبتاً خوب از افراد درون شبکه خود داریم. ما سهم کافی از افراد فنی را در اختیار داریم ، اما افراد غیر فنی زیادی نیز در دیاسپورا * حضور دارند ، و این یکی از دلایلی است که من آن را بسیار دوست دارم. دیاسپورا * افراد با علاقه مشترک در مورد حریم خصوصی را بهم پیوند می دهد ، نه افرادی را که از سطح علمی یکسانی برخوردار هستند.

طرف بد

متأسفانه ، با ترکیبی گسترده از افراد ، هیچ راهی برای جلوگیری از تندخویی های گاه و بیگاه وجود ندارد. دیاسپورا * ، مانند هر مکان دیگری در تاریخ اینترنت ، سهم خاص خود را از نئونازی ها ، ضد یهودیان ، زن ستیزها و تقریباً هر چیز دیگری که معمولاً نمی خواهید با آنها سر و کار داشته باشید.

ما به عنوان یک پروژه ، دستورالعمل های جامعه در سطح شبکه و همچنین یک قانون رفتاری که برای همه کانالهای ارتباطی ما در پروژه اعمال می شود. و گرچه فکر می کنم این پروژه در حال انجام است ، من نمی توانم به راحتی در مورد شبکه به طور کامل همین حرف را بزنم.

به دلیل فدراسیون بودن آن ، هیچ نمونه مرکزی وجود ندارد و هیچ جایی نیست که ما به عنوان یک پروژه ، در واقع می تواند قوانین ما را به هر روشی معنی دار اجرا کند. نرم افزاری که یک دیاسپورا * غلاف را اجرا می کند ، یک نرم افزار رایگان و منبع باز است که برای همه در دسترس است. بعضی از افراد گره هایی را اجرا می كنند كه قوانین سختگیرانه تر از آنچه ما در این پروژه اعمال می كنیم ، است ، اما بدیهی است كه افراد دیگر گره هایی را اجرا می كنند كه اصلاً به آنها اهمیتی نمی دهند.

این مسئله است ، اما ماهیت دیاسپورا * این را

تحولات اخیر

در زمان اخیر ، دیاسپورا * در حالت تعمیر و نگهداری بوده است ، جایی که ما زمان زیادی را برای پاک کردن اشتباهات طراحی قدیمی ، ساخت برنامه و فدراسیون استفاده کردیم با اطمینان بیشتری کار کنید ، وقت خود را برای اجرای بیت ها و قطعات ضروری صرف کنید تا به وضعیتی برسید که نگهداری آن راحت تر باشد ، … ایده شما را بدست می آورید. گرچه تغییرات چشمگیری در ظاهر و احساس دیاسپورا ایجاد نشده است ، ما گام های بزرگی در بهبود اجرای باطن خود برداشتیم و حتی موفق شدیم چند ویژگی جدید را که مدتی است درخواست شده ارسال کنیم. کمتر از آنچه ما می خواستیم ، اما هر پیشرفتی پیشرفت خوبی است.

هر کسی که در دیاسپورا کار می کند * اهداف خاص خود را دارد و در حالی که در مورد آنچه تیم اصلی احساس می کند همه باید روی آن کار کنند اتفاق نظر وجود دارد ، هیچ مرکزی وجود ندارد مدیریت به مردم بگوید چه کاری انجام دهند این برای ما بسیار خوب کار کرده است ، به خصوص اینکه همه افرادی که اکنون در دیاسپورا کار می کنند * در اوقات فراغت خود کاملاً داوطلبانه همکاری می کنند. ساختن برنامه های واقعی هیچ فایده ای ندارد اگر شما افرادی نداشته باشید که به طور قابل اعتماد روی آنها کار کنند ، و من فکر می کنم این برای یک پروژه مانند دیاسپورا بسیار خوب است.

برنامه هایی برای آینده

من شخصاً دو طرح گسترده دارم اهدافی که می خواهم در حال حاضر در پروژه به دست آورم. پس از مدتی انتقال پروژه از Loomio به Discourse ، ما تمام زیرساخت های خود را در دست خود داریم ، اما اسناد فعلی و وب سایت ما ، هم از نظر محتویات و هم از نظر نگهداری کمی ناچیز است. از آنجا که من مسئول زنده نگه داشتن زیرساخت های پروژه هستم ، احساس درد داشتن از یک MediaWiki ، یک وب سایت و یکسری هک در اطراف را احساس می کنم ، بنابراین تصمیم گرفتم که می خواهم همه آن موارد را گرد هم بیاورم.

از آنجا که من عاشق اتوماسیون کارها هستم. و diaspora * فاقد API مناسب است ، من هم می خواستم روی آن کار کنم. تیمی از همکاران در اینجا پیشرفت چشمگیری داشته اند ، اما برای آماده شدن برای تولید به کار بیشتری نیاز دارد. به اندازه کافی خنده دار ، API یکی از مواردی بود که ما در اولین پست وبلاگ خود به عنوان یک پروژه اجتماعی در سال 2013 اعلام کردیم. و این مربوط به مدت زمانی است که این وظیفه در ذهن من است.

همانطور که می بینید ، من عالی در اتمام كارها.

موانع راه

حتی اگر برای آنچه كه باید انجام دهم برنامه هایی دارم و همیشه احساس راحتی می كردم كه اینها كارهای درستی است ، من به سختی می توانم انگیزه خودم را برای انجام واقعی انجام دهم. برخی ممکن است بگویند من تنبل هستم ، و گرچه این کاملا درست است ، اما فکر نمی کنم این دلیل کار نکردن من در دیاسپورا * باشد ، همانطور که دوست دارم انجام دهم.

در سال 2018 ، تقریباً برای همیشه کار روی پروژه را متوقف کردم. من شخصاً کمی زمان سختی را پشت سر می گذاشتم و برخی از افرادی که به طور رسمی در داخل پروژه دیاسپورا فعال بودند ، کل پروژه را به یک محیط ناخواسته برای کار تبدیل کرده بودند. احساس می کردم وقتم را در بحث ها تلف می کنم ، زیرا افرادی که با آنها بحث می کردم نظرات آنها به محض دیدن نام مستعار من ساخته شد. من تصمیم گرفتم از پروژه استراحت كنم ، و این یك ایده واقعاً خارق العاده بود.

وقتی برگشتم ، می خواستم وظایفی را كه شروع كرده ام ادامه دهم. با این حال ، چیزی احساس شد. من قادر به توصیف اشتباه نبودم ، بنابراین آن را نادیده گرفتم و فقط در مورد راه اندازی مجدد وب سایت پروژه ما و تمام اسناد و مدارک کار کردم.

در اوایل سال 2019 ، ما تصمیم گرفتیم یک هاکاتون * دیاسپورا را در برلین برگزار کنیم ، جایی که یک زوج از مشارکت کنندگان فعال دیاسپورا * دعوت شده اند تا به ما بپیوندند و برخی از مواردی را که مدتها در بشقاب ما بود با هم هک کنند. من در وب سایت آنجا پیشرفت قابل توجهی کردم و افراد دیگر نیز در ایده های خود پیشرفت چشمگیری داشتند. به طور کلی ، در حالی که ما کمتر از آنچه که انتظار داشتم به دست آوردیم ، اما اوقات خوبی داشتیم.

اما من هنوز احساس می کردم که چیزی عجیب است. من قادر به تمرکز روی چیزهایی نبودم که می خواستم کاملاً روی آنها تمرکز کنم.

تغییر مسئولیت

این حالت "کاملاً احساس نکردن" برای مدتی ادامه داشت. در واقع ، من الان فهمیدم که چه چیزی اشتباه است.

طی چند سال گذشته ، من شیوه استفاده از دیاسپورا را به شدت تغییر دادم *. در حالی که قبلا ، من با استفاده از آن به عنوان بستر اصلی خودم برای به اشتراک گذاشتن تقریبا هر چیزی و برقراری ارتباط با دوستان مشکلی نداشتم ، من این کار را متوقف کردم. حرکاتی که قبلاً به آنها اشاره کردم باعث شد جریان مهاجر من * گاهاً مکان بسیار ناخوشایندی برای اقامت باشد ، زیرا من قادر به رفتن به یک تور کشف محتوا یا حتی ارسال پست عمومی نبودم بدون اینکه با کسی روبرو شوم که می داند چگونه زندگی من را بهتر از من زندگی کند. ، یا برای دیدن برخی از مزخرفات نازی برخی افراد با استفاده از هشتگهایی که برایم مهم است پست می گذارند. علاوه بر این ، دیاسپورا * اگر شما یک پایگاه داده قدیمی با تعداد زیادی پست در آن داشته باشید ، بسیار کند است. اگر بدشانس باشید بارگیری جریان کلی / جدول زمانی می تواند 15 ثانیه یا بیشتر طول بکشد ، و اگر من در دستگاه تلفن همراهی هستم که به چند عکس خنده دار از گربه احتیاج دارم ، توییتر بهتر است این خواسته را برآورده کند.

دیاسپور * گزینه های خوبی برای محتوایی که در معرض آن هستید را فیلتر کنید. در حالی که ما یک ویژگی اساسی "نادیده گرفتن" داریم که همچنین باعث می شود افراد نتوانند در مورد پست های شما نظر دهند ، اما موارد بسیاری وجود دارد که تعاملات و مطالب افراد مسدود شده را مشاهده خواهید کرد. هیچ مکانیزمی برای سفارشی کردن تجربه شخصی خود نسبت به آنچه ما مدتها پیش اجرا کرده ایم ، وجود ندارد و این خیلی نیست. به طور پیش فرض هیچ سوئیچی برای پنهان کردن نمایه شما وجود ندارد. هیچ سوئیچی وجود ندارد که فقط به افراد در لیست سفید اجازه ارتباط با پست های شما را بدهد ، … اساساً ، دیاسپورا * فاقد بسیاری از موارد واقعاً مهم است.

ما مدت طولانی است که در مورد این شرایط می دانیم ، زیرا بسیاری از کاربران غالباً از از دست دادن آنها شکایت دارند . من می دانم که چندین گروه در داخل دیاسپورا * هر وقت حساب جدیدی از یکی از سو ab استفاده کنندگان شناخته شود ، با هشدار به یکدیگر مراقبت می کنند. نه به این دلیل که آنها می خواهند به این حساب ها حمله کنند ، بلکه به این دلیل است که آنها راهی بهتر برای محافظت از خود ندارند. به عنوان یک تیم پروژه ، ما حتی موافق هستیم که این "ویژگی ها" ضروری هستند و باید در هر شبکه اجتماعی ضروری باشند ، اما ما آنها را پیاده سازی نکردیم. ما آنها را اجرا نکردیم ، زیرا عملکرد فعلی ما به اندازه کافی وحشتناک بود و افزودن فیلترهای محتوای بیشتر فقط اوضاع را بدتر می کند.

این منطقه ، پیشگیری از سو abuseاستفاده ، یکی از معدود مناطقی است که ما فناوری خود را مهمتر از فناوری خود می دانیم کاربران.

نفاق

من انتقاد از دیگران برای تصمیم گیری های اشتباه بیگانه نیستم. اخیراً ، من در توییتر اظهار نظر کردم که می خواهم در شبکه های غیرمتمرکز کار کنم با

[…] تمرکززدایی فرار سریع و آسان برای زمانی است که شما به سخنان نفرت و آزار و اذیت اهمیت نمی دهید و به دنبال بهانه ای جدید برای حتی کمتر هم مراقبت کنید.

و منظور من واقعاً این بود. هیچ پروژه ای ، صرف نظر از اندازه و فناوری آن ، نباید از توانایی کاربران در محافظت از خود در اینترنت بگذرد. انجام چنین کاری احمقانه است ، و پنهان کردن این مسئله واضح در پشت "ما نمی توانیم روی آن کار کنیم ، فناوری ما اجازه نمی دهد چنین کاری کنیم" فوق العاده تنبل است. اگر این تغییرات را به اندازه کافی مهم بدانید ، هر دسته فناوری قابل استفاده است.

بنابراین ، در اینجا من خودم را در موقعیتی می یابم که دیگران را به خاطر همان کارهایی که می کنم انتقاد می کنم. و اینک من هستم ، ناگهان متوجه شدم که چه چیزی انگیزه من را برای کار در دیاسپورا ایجاد کرد * ناگهان از بین رفت: دیاسپورا * دیگر برای من به عنوان مکانی امن احساس نمی شد. به نظر می رسید که هر وقت چیزی را ارسال می کنم ، باید مراقب آن باشم ، تا به طور تصادفی به آن گوشه های زشت دست نزنم.

اگر من فقط یک کاربر تصادفی دیاسپورا یا یک مشارکت کننده گاه به گاه باشم ، رفتار من خوب خواهد بود. . اما من نیستم. مدتی پیش ، این پروژه مرا به سمت نقش مدیریت پروژه در عمل سوق داد ، زیرا من كسی بودم كه وقتی پروژه به آن احتیاج داشت ، ایستادم. و من کاملاً خوشحال شدم که آن نقش را به عهده گرفتم.

این نقش شوخی نیست. مسئولیتی به آن وابسته است. وقتی کارها گاهی اوقات درست پیش می روند ، بسیار ستایش می شوم و این یک تجربه واقعا لذت بخش است. با این حال ، داشتن این نقش به این معنی است که من باید کسی باشم که در صورت خراب شدن مسائل خودم را بیرون می کشم. من نمی توانم همه تحسین ها را انجام دهم در حالی که تقصیر را به شخص دیگری می سپارم. زندگی به این شکل کار نمی کند. من مسئول کارهایی هستم که انجام می دهم ، اما همچنین مسئول کارهایی هستم که انجام نداده ام و عواقبی که این تصمیمات به دنبال داشته است.

حتی اگر خودم نتوانم آن کارها را اجرا کنم ، حداقل باید انجام می دادم مطمئن باشید که این موضوعات در لیست اولویت های همه اعضای پروژه قرار دارند. تلاش برای نادیده گرفتن مشکلات تا زمان برطرف شدن آنها گزینه خوبی نیست.

من حرف خود را بلند کردم و از این بابت متاسفم.

ادامه دادن

اگر صریح بگویم ، هنوز کاملاً برنامه ای ندارم

دیگر احساس نمی کنم که راه اندازی مجدد سایت پروژه از اولویت بالاتری برخوردار است و همچنین احساس نمی کنم API اکنون مورد توجه من باشد. من نمی توانم در حال حاضر بر روی اجرای مکانیسم های مسدود کننده مناسب کار کنم ، فقط به این دلیل که با اضافه کردن هر چیزی ، همه غلاف های بزرگ کاملاً غیر قابل استفاده می شوند. ما ابتدا باید راهی برای افزایش عملکرد سمت سرور خود پیدا کنیم ، در غیر این صورت ، این مرگ اجتناب ناپذیر یک پروژه است. خبر خوب این است که من در حال حاضر شروع به کاوش در برخی ایده ها برای سرعت بخشیدن به دیاسپورا * کرده ام ، و خواهیم دید که این موارد به کجا ختم می شوند.

شاید این کمی کمک کند. شاید نه. شاید ، ما متوجه خواهیم شد که دیاسپورا * رویکرد کاملاً اشتباهی است و ما باید در عوض روی چیز دیگری تمرکز کنیم. من به سادگی هنوز جواب همه سوالات را نمی دانم. اما به نظر می رسد که نتیجه امسال یا موفقیت در آوردن دیاسپورا * به جایی است که من دوباره از آن راضی باشم ، یا اینکه تصمیم بگیرد که من برای آن کار مناسب نیستم ، و عواقب مناسب را به دنبال دارد. حدس می زنم ما در پایان سال 2020 بدانیم.