بیت کوین دوباره 10،000 دلار در گردش است ، و البته ، شما نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد. 2020 از جهات مختلف سال ویژه ای برای بیت کوین است. یکی از آنها حتی توسط خود Satoshi Nakamoto در DNA آن نوشته شده است – بله ، نصف است. تخمین زده می شود که نیمه دوم در 12 مه 2020 اتفاق بیفتد ، بنابراین بهتر است نگاهی بیندازیم که پس از آن چه خواهد شد.

تئوری های زیادی در مورد آنچه که نصف قیمت می کند ، وجود دارد و بیشتر آنها مبانی منطقی دارند. اگرچه آنها اغلب به صراحت در مورد آن صحبت نمی کنند ، اما به تغییر در سمت عرضه و تقاضا اشاره می کنند. اقتصاددانان این مدل ساده را دوست دارند. اگر انتظار کاهش تولید یا افزایش تقاضا را داریم ، بیت کوین باید رشد کند. بیایید با هم از نظر اقتصادی شیرجه بکشیم و ببینیم که چرا بیت کوین باید – یا نباید – به اوج تمام وقت برسد.

عرضه: تورم بیت کوین به 1.8٪ سقوط می کند

این تمام اصل کاهش است. به جای 12.5 BTC ، این پاداش در ماه مه 2020 به 6.25 BTC نصف می شود. فقط روزانه حدود 900 سکه به جای 1800 فعلی ایجاد می شود. افزایش سالانه کل عرضه پول بیت کوین به این ترتیب بیش از نیمی به 1.8٪ کاهش می یابد.

برای مقایسه آن با چیزی که ما بهتر می شناسیم ، در سال 2019 ، رشد عرضه پول در ایالات متحده 5.15٪ بوده است. در طی 50 سال گذشته ، دلار آمریکا فقط در سالهای 1993 و 1994 موفق به پایین آمدن از دو درصد نشده است.

البته ممکن است کسی استدلال کند که بسیاری از بیت کوین ها گم شده اند ، بنابراین تورم در واقع بالاتر است. اگر تمام بیت کوین های گمشده یا غیر قابل خرج کردن یک پنجم از کل عرضه را تشکیل دهند ، تورم واقعی BTC در حدود 2.25٪ است. این تقریباً هیچ چیز را در مقایسه با ایالات متحده تغییر نخواهد داد. ما فقط باید یک سال را در هر طرف از سالهای 1994-1994 (به معنی 1992 و 1995) اضافه کنیم که تورم دلار پایین تر از 2.25٪ بود.

به عبارت دیگر ، بیت کوین در حال حاضر تورم پولی کمی دارد که حتی بیشتر کاهش می یابد.

و معنایش از نظر اقتصادی چیست؟ کمتر بیت کوین جدید به معنای کاهش رشد عرضه است. اکنون معدنچیان بخشی از بیت کوین های تازه استخراج شده را خرج می کنند و یا آنها را به صرافی ها می فرستند تا بتوانند برای برق و سایر هزینه ها هزینه کنند. خریداران برای بیت کوین های کمتری می جنگند و در صورت تقاضای فعلی ، باید قیمت آن را بالا ببرد.

این دو مورد در دو نیمه اخیر بود و به همین دلیل است که بسیاری از مردم نمی توانند صبر کنند تا آینده بعدی بیاید. اما البته ، این چندان آسان نیست. این در شرایطی است که اقتصاد پایه می تواند نجات یابد.

Supply: For-to-Flow

را فراموش کنید] بیش از یک سال قبل از نیمه سوم ، همه هواداران بیت کوین با مقاله PlanB به چالش کشیدند ، که پیش بینی می کرد نیمه بعدی کاهش یابد. قیمت را تا 90،000 دلار رانندگی می کند. از نظر ریاضی این مدل قانع کننده به نظر می رسید ، و ایده در پشت آن نیز چشمگیر بود. هرچه جریان پول جدید به کل سهام کمتر شود ، کالای کمیاب تر نیز می شود. هرچه کالا منحصر به فرد تر باشد ، قیمت آن نیز بالاتر می رود. و با نصف شدن ، کمبود اندازه گیری شده توسط این مدل Stock-to-Flow به طرز چشمگیری افزایش می یابد. آیا پیش بینی قیمت مانند این امکان پذیر است؟ این به وضوح شایسته مقاله خود است ، اما بگذارید مختصراً آن را امتحان کنیم.

نیازی نیست که اطراف بوته را بزنید. استفاده از Stock-to-Flow برای پیش بینی قیمت ها مزخرف مطلق است. اول ، قیمت نتیجه عرضه و تقاضا است. مطمئناً نگاه به عرضه مفید است ، اما بدون تقاضا ، ما به سادگی نمی توانیم قیمت را بیابیم. اگر تقاضای بیت کوین کاهش یابد ، قیمت حتی در همان جریان سهام-به-جریان کاهش می یابد. از این گذشته ، فقط به Bitcoin Cash نگاه کنید و بلافاصله می بینید که مدل کار نمی کند. یا با ده برابر کردن سهام به جریان بیت کوین ، cryptocurrency خود را ایجاد کنید. این احتمالاً بی فایده خواهد بود زیرا تقاضا برای آن وجود نخواهد داشت.

دوم ، اگر می دانستیم که بیت کوین به دلیل جادویی Stock-to-Flow باید ماه شود و با هر نصف ده بار شلیک کند ، چرا ما در آنجا نیستیم. هنوز؟ آیا دلالان خیلی غیر منطقی هستند؟ اما احتمالاً شما می توانید از آن دفاع کنید زیرا راه بسیار خطرناکی است (که PlanB انجام داد). ثالثاً ، در طی چند دهه ، مطابق الگوی بورس به جریان ، ارزش بیت کوین باید بالاتر از تولید ناخالص داخلی کلیه کشورهای جهان باشد. و به محض اینکه همین مقدار و در نتیجه کمتر سکه های جدید ایجاد شده از دست رفته ، مدل بی نهایت و سپس قیمت منفی بیت کوین را پیش بینی می کند.

کمبود یک شرط ارزش لازم اما کافی نیست. مدل Stock-to-Flow به درستی توجه کمبود را به خود جلب می کند اما دومین متغیر لازم را از معادله حذف نمی کند. در نتیجه ، پیش بینی قیمت غیر قابل استفاده است و فقط آرزوی همه طرفداران بیت کوین است.

تقاضا: نصف توجه را جلب می کند …

هیچ ضرورت تاریخی وجود ندارد. مردم تمایل دارند از تاریخ برای پیش بینی آینده استفاده کنند و معتقدند که چرخه های تکراری وجود دارد. البته چنین چیزی وجود ندارد ، اما جالب این واقعیت است که مردم به آن اعتقاد دارند. در نتیجه ، تاریخ تکراری گاهی به یک پیشگویی خود تحقق می یابد.

به طور خلاصه ، انتظارات مرتبط با نیمه تمام توجه را جلب می کند ، که به برآورده شدن آن انتظارات کمک می کند.

در واقع ، این مقاله اثبات آن است. ما درباره نیمی از زندگی صحبت می کنیم ، می نویسیم و سخنرانی می کنیم. اگر امتحان کردن بیت کوین قاطعانه باشد ، تقاضا و به تبع آن قیمت را افزایش می دهد.

تقاضا: … اما برای برخی فقط به طور موقت

همه از خصوصیات فنی و اقتصادی بیت کوین جلب نمی شوند. سالم است که بپذیریم که بسیاری از مردم فقط به دنبال مکانی برای ثروتمند شدن سریع هستند.

هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد و در همه بازارهای ممکن اتفاق می افتد. دلالان با پول خود ریسک می کنند قیمت آینده را به درستی تخمین زده و یک عملکرد مهم اطلاعات را به بازار ارائه دهند. با تشکر از آنها ، قیمت فعلی اطلاعاتی را در مورد انتظارات آینده افرادی که در واقع پوست در بازی هستند ، به همراه دارد.

با این حال ، قیمت بازار به طور مداوم در حال تغییر است و حرکت رو به جلو بیشتر و بیشتر افراد را به سمت بازار سوق می دهد. مانند هر دارایی ، انتظارات کوتاه مدت غیر معقول وجود دارد که حباب هایی را که بعداً به هم می ریزند ، باد می کند.

از نظر تاریخی ، در یک زمان نسبتاً کوتاه پس از دو نیمه قبلی ، حباب ها متورم شدند. پس از اولین سال 2012 ، قیمت فقط 100 سال افزایش یافت. بعد از دومین بار در سال 2016 ، یک سال و نیم بیت کوین طول کشید تا قیمت 30 increase را افزایش دهد. در هر دو مورد ، بیت کوین از آستانه های نمادین ، ​​ابتدا از 1000 دلار و سپس 10،000 دلار فراتر رفت. اما در هر دو حالت ، از قله های خود فرو ریخت و تقریباً 85٪ از ارزش را از دست داد. ما مستعد حباب هستیم.

اما آیا چیزی برای آینده وجود دارد؟ متاسفانه نه. به نظر می رسد وسوسه انگیز است ، اما گرفتن دو نکته و تلاش برای تقریب آنها به آینده بسیار غیرمسئولانه خواهد بود.

تقاضا: آیا بازارها کارآمد هستند؟

اما حتی اگر همه اینها برای شما معقول باشد ، یک چیز آشوب را به ارمغان می آورد. اگر تقریباً دقیقاً بدانیم چه موقع نیمه تمام خواهد شد ، آماده سازی برای آن دشوار نیست. دلالان احمق نیستند ، و این فرصتی است که آنها از دست نخواهند داد. در گذشته ممکن است وسوسه شویم که توضیح دهند که آنها از بیت کوین بی خبر بودند. اما در سال 2020 ، این غیرقابل تحقق است.

اقتصاددانان آنرا فرضیه بازار کارآمد می نامند. هرگونه اطلاعات شناخته شده از قبل باید در قیمت گنجانده شود. اما آیا بازارها در واقعیت چنین رفتار می کنند؟ خوب ، بیش از آنچه انتظار داریم.

بخش بزرگی از رشد از آخرین کف که بیت کوین اندکی بالاتر از 3200 دلار در پایان سال 2018 یافت ، بدون شک با انتظارات افزایش توجه قبل از نزدیک شدن به نیمه کاهش می یابد. بنابراین اگر بلافاصله بعد از نصف شدن انتظار افزایش شدید ارزش بیت کوین را دارید ، آن را مطابق با اعتقاد دیگران نسبت به همان میزان تنظیم کنید. و سعی کنید افرادی را که از تأثیر واقعی و رسانه ای دو برابر شدن بر عرضه و تقاضا اطلاع دارند ، برای خود جدا کنید و از کسانی که به دلیل افزایش قیمت فقط به طور موقت پرش خواهند کرد.

البته بازارها کاملاً کارآمد نیستند و هیچ کس فکر میکند که. به خصوص برای چنین دارایی های ریسکی که در حقیقت یک دارایی شگفت انگیز از یک طرف وجود دارد ، اما از سوی دیگر ، یک دولت غیرقابل پیش بینی ، رقابت شدید ، کلاهبرداران بی حد و حصر و بسیاری از خطرات دیگر. در هر زمان ، ارزیابی مجدد مداوم نه تنها در مورد خطرات ، بلکه در مورد فرصتها نیز وجود دارد. و به همراه آن قیمت.

عرضه و تقاضا: مکانی برای خوش بینی

دستور موفقیت در دراز مدت بیت کوین پس از نیمه تمام منتظر نیمه نیست. این در کاهش ریسک های موجود ، جستجوی فرصت های جدید و توضیح صحیح در مورد خطرات و فرصت های موجود است.

در همه این موارد خوش بینی وجود دارد زیرا بیت کوین می تواند اکنون خیلی بیشتر از قبل از نیمه اول یا دوم ارائه دهد. به نظر می رسد تقریبا باورنکردنی است ، اما یادمان باشد که قبل از آخرین نیمه ، به عنوان مثال ، هنوز SegWit وجود نداشت. و فقط تصور کنید هیچ راه ایمن برای سرگرمی وجود ندارد. ترزر حتی قبل از نیمه اول وجود نداشت.

انتظارات از آنچه اتفاق می افتد پس از نصف می شود توسط عرضه و تقاضا پشتیبانی می شود. عرضه محدود شرط لازم اما کافی برای افزایش قیمت نیست. نیمه دوم بیت کوین یک محرک تقاضای طبیعی است که امکان باد کردن حباب را دارد مگر اینکه عموم مردم متوجه شوند که از آخرین نیمه نیمه تا کنون تغییر کرده است. و بهتر شده است.